مناقشه مردود درباره مهدی موعود(عج) -۲

چکیده: اکبر گنجی در سلسله مقالاتی که اخیرا منتشر کرده است ادعا می کند که مفهوم مهدویت توسط شیعیان در طول تاریخ ساخته شده است. در مقاله قبلی ما بی پایه بودن ادعای وی را نشان دادیم. در این مقاله به مفهوم غیبت خواهیم پرداخت و نشان می‌دهیم که مفهوم غیبت و امام غایب از مدتها قبل در میان شیعیان مطرح بوده و توسط امامان تبیین شده است.

در ادامه بررسی سلسله مقالات"امام زمان به چه کار فقها می‌آید؟"که توسط اکبر گنجی نوشته شده است، در این مقاله درباره تاریخچه"طرح و شکل‌گیری مفهوم غیبت"سخن خواهیم گفت. گنجی در مقاله خود ادعا می‌کند که مسئله غیبت و امام غایب از ابتدا در تشیع به صورت کنونی مطرح نبوده است؛ بلکه در طی تاریخ و پس از درگذشت هر امام، عده ای از پیروان او ادعا می‌کرده اند که آن امام وفات ننموده و از نظرها غایب شده و پس از مدتی دوباره ظهور خواهد کرد. وی برای اثبات این ادعا به تاریخچه فرقه‌های کیسانیه،‌ اسماعیلیه و واقفیه اشاره می‌کند و می‌گوید پس از وفات امام حسن عسکری علیه السلام عثمان بن سعید عمری که وکیل ایشان بود ادعا کرد ایشان فرزندی داشته که تولدش مخفی بوده است. به این ترتیب مفهوم غیبت و امام غایب در میان شیعیان بوجود آمد.

در پاسخ به این مدعا می‌گوییم: اولاً همانطور که در مقاله قبلی نیز به تفصیل بیان کردیم، وجود اختلافات و یا سوء استفاده از یک اعتقاد، لزوما نشان دهنده باطل بودن آن اعتقاد نیست. اینکه در طول تاریخ کسانی به دروغ ادعای مهدویت کرده‌اند و یا فرقه‌هایی مانند واقفیه با انگیزه مالی به دروغ ادعای غیبت امامی را کرده‌اند، لزوما ‌دلیلی بر بطلان اساس مهدویت و یا غیبت نیست؛ بلکه برعکس، فرقه‌های انحرافی، در بسیاری از موارد، با سوءاستفاده از اعتقادات مقبول و مطرح در جامعه، اقدام به ایجاد انحراف می‌کنند؛ دلیل این کار نیز آشکار است، زیرا همواره سوار شدن بر موج عقاید موجود در جامعه و سپس منحرف ساختن آن، ساده‌تر از تأسیس یک عقیده جدید است.

ثانیاً بررسی روایات تاریخی و کتاب‌هایی که در زمینه غیبت امام زمان تالیف و گردآوری شده نشان می‌دهد که این مفهوم سابقه ای طولانی از زمان خود پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) داشته و غیبت حضرت مهدی(علیه السلام) مسئله ای بوده که از دیرباز نسبت به آن تاکید می‌شده است. به گونه ای که مخفی ماندن تولد و غیبت یکی از خصوصیات و علامات حضرت مهدی(علیه السلام) شمرده می شده است، چنانکه برخی روایات آنرا خواهیم آورد. روایات مربوط به غیبت آنقدر زیاد و مشهور بوده که در زمان حیات خود ائمه اطهار(علیه السلام)، اصحاب آنها کتاب‌هایی مستقل درباره مفهوم غیبت گردآوری کرده اند. اگر مفهوم غیبت امری ساختگی و جعلی توسط فرقه های انحرافی بود، قاعدتا شیعیانی که سالها قبل از زمان امام حسن عسکری(علیه السلام) می زیسته اند، نباید اعتقادی به آن داشته باشند. جمع آوری این همه روایت و تالیف کتب مستقل درباره آن توسط آنها در زمان خود ائمه(علیه السلام)، و سالها قبل از تولد فرزند امام حسن عسکری علیه السلام نشان دهنده این است که اعتقاد به غیبت و مفهوم امام غایب امری اصیل بوده است.

در اینجا فقط چند نمونه از این افراد را معرفی می‌کنیم:

عباس بن هشام ناشری اسدی از شیعیان معاصر با امام رضا و امام جواد علیهما السلام است. نجاشی رجال شناس معروف درباره وی می‌گوید:"او ثقه و جلیل القدر است. روایات بسیاری از او نقل شده و کتاب‌های زیادی نگاشته است از جمله.... کتاب غیبت". وفات وی در سال ۲۲۰ هجری یعنی ۴۰ سال قبل از وفات امام حسن عسکری علیه السلام بوده است.

ابراهیم بن صالح الانماطی از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهما السلام بوده است. نجاشی و شیخ طوسی وی را توثیق کرده اند. نجاشی تنها کتابی که از وی ذکر می‌کندکتابی درباره غیبت است.

ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی یکی دیگر از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام بوده و کتابی تحت عنوان غیبت تالیف نموده است.

حسن بن محبوب سراد متوفی سال ۲۲۴ هجری است. وی کتابی دارد تحت عنوان"مشیخه"که در آن کتاب احادیثی را درباره غیبت قایم(عج) نقل کرده است. شیخ صدوق،‌شیخ طبرسی و نعمانی در کتب خویش روایات او را دراین باره عینا نقل کرده اند.

محمد بن ابی عمیر یکی دیگر از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام است و در سال ۲۱۷ هجری وفات یافته و مجموعه احادیثی را درباره موضوع غیبت جمع آوری کرده است.

از دیگر افراد می‌توان به صفوان بن یحیی،‌ عثمان بن عیسی الکلابی،‌ حسن بن علی فضال،‌ محمد بن اسماعیل بزیع، حسن بن ایوب،‌ عباس بن عامر قصبانی، عبد الله بن جبله و محمد بن سنان اشاره کرد. تمامی این افراد صاحب کتاب و تالیفات متعددی بوده اند که نجاشی و شیخ طوسی در کتاب رجال خود آنها را ذکر کرده اند. نسخه‌های این کتب در نزد افرادی مانند شیخ صدوق، شیخ طوسی، نعمانی و دیگران موجود بوده و آنها بخش‌هایی از آن تالیفات را در کتب خویش آورده اند.

مجموعه این روایات بیان می‌کنند که برای مهدی دو غیبت خواهد بود که یکی از دیگری طولانی تر است، تولد او از مردم مخفی خواهد بود و او دوازدهمین امام است. روایاتی بیان می‌کنند که او نهمین فرزند امام حسین علیه السلام، ششمین فرزند امام صادق علیه السلام و پنجمین فرزند از نسل امام کاظم علیهم‌السلام،‌ و از فرزندان امام رضا علیه السلام خواهد بود. مؤلفین این کتاب‌ها همگی در ابتدای قرن سوم یعنی سالها پیش از تولد امام حسن عسکری علیه السلام از دنیا رفته اند. روایات نقل شده از این کتاب‌ها از طرق مختلف و در حد تواتر است.

گنجی با استناد به کتاب فرق الشیعه نوبختی و تعدد فرقه‌های مختلفی که پس از وفات ایشان بوجود آمد، ‌ادعا می‌کند که تنها اقلیتی معتقد به وجود فرزند برای ایشان بوده اند؛ در حالی که تالیف کتاب‌های فوق نشان می‌دهد که از مدتها قبل، وجود فرزند برای امام حسن عسکری و غیبت ایشان مطرح بوده است. بر خلاف ادعای گنجی، اکثریت امامیه پس از وفات امام حسن عسکری قایل به امامت فرزند ایشان شدند. به عبارت دیگر سیزده گروه دیگری که نوبختی در اثر خود به آنها اشاره می‌کند،‌ تعداد بسیار کمی بوده اند و اثری هم از آنها باقی نمانده است. خود نوبختی و سعبد بن عبدالله اشعری قمی در دو اثر خود تصریح می‌کنند که"جمهور"شیعه معتقد به امامت فرزند امام حسن عسکری و غیبت ایشان شدند. حتی علمای اهل سنت که درباره اعتقادات فرق اسلامی کتاب نوشته اند به این مسئله تصریح می‌کنند.

ابوالحسن اشعری از علمای مشهور اهل سنت، در کتاب مشهور خود مقالات الاسلامیین که در سال ۲۹۷ هجری تالیف کرده (یعنی تنها ۳۷ سال پس از امام حسن عسکری علیه السلام)،‌تصریح می‌کند:"جمهور شیعه (یعنی اکثریت قریب به اتفاق) پس از حسن بن علی عسکری فرزند وی محمد را امام می‌دانند و در نظر آنها او همان غایب منتظر است که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد."(مقالات الاسلامیین ج ۱ ص ۱۷) وی در این اثر خود اشاره ای به سیزده گروه دیگر نمی‌کند که نشان می‌دهد که در زمان تالیف کتاب وی اثری از آنها باقی نمانده بوده است. بنابراین نتیجه‌گیری گنجی که مفهوم غیبت را برساخته ای تاریخی توسط عده ای از شیعیان برای تامین منابع مالی خود می‌داند،‌کاملا از لحاظ تاریخی مخدوش است.

در جای دیگری وی ادعا می‌کند:‌"زاده شدن فرزند برای امام یازدهم را غیر مسلمین، غیر شیعیان،‌شیعیان غیر دوازده امامی، تمام یاران امام دوازدهم و خواهر امام یازدهم تایید نکرده اند."در مقاله بعدی دلایل نادرستی این ادعا را نشان خواهیم داد.